رستگار

عکس های اخیر

ما ملت امام حسینیم! #بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود#خامنه ای شهید زنده
جهل و ناسپاسی تا به این حد!
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

داستان این هفته(شماره 2): توبه تا چه حد و بخشش خدا تا کجا؟؟؟؟ (ماجرای عجیب شعوانه!!)

19 بهمن 1401 توسط رستگار
داستان این هفته(شماره 2): توبه تا چه حد و بخشش خدا تا کجا؟؟؟؟ (ماجرای عجیب شعوانه!!)

او زنى بود جوان، خوش صدا، رقاصه…….
مرحوم ملا احمد نراقى در كتاب شريف اخلاقى معراج السعادة، در رابطه با توبه واقعى، داستان شگفت آوری نقل مىكند:
او زنى بود جوان، خوش صدا، رقاصه، بى توجه به حلال و حرام الهى. در شهر بصره مجلس فسق و فجورى از ثروتمندان و جوانان نبود مگر اين كه شَعْوانه براى خوشگذرانى آنان در مجلس حاضر مىشد، او در آن مجالس آوازه خوانى مىكرد، مىرقصيد و بزم آلودگان را گرم مىكرد، به حدی که صاحب مال و مکنت خدم و حشم از دختران و زنانی شد که او را همراهى مى كردند.
….
روزى براى رفتن به مجلس بدكاران، با تعدادى از خدمت كارانش از كوچه اى مى گذشت، ناگهان از خانه اى صدای ناله و گریه بلند شنید، با تعجب گفت: چه خبر است؟ يكى از خدمت کاران را براى جستجوى موضوع فرستاد، ولى از برگشتن او خبرى نشد، نفر دوم را فرستاد تا از آن مجلس خبرى بياورد برنگشت، سومى را به دنبال خبر گرفتن فرستاد و از او به اصرار خواست برگردد و مانند آن دو نفر او را به انتظار نگذارد، او رفت اما…
شعوانه گفت: بهتر اين است كه خود بروم و از آن مجلس خبر بگيرم.
نزديك مجلس آمد، مشاهده كرد واعظى براى مردم سخن مى گويد: سخنش به اين آيه رسيده بود:
«إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً* وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً؛ زمانى كه آتش دوزخ، تكذيب كنندگان قيامت را از مكانى دور ببيند، خروش و فرياد جهنم را از دور به گوش خود مى شنوند، چون آن تبهكاران را در زنجير بسته به محل تنگى از جهنم دراندازند، در آن حال فرياد واويلا از دل بركشند!»….
…
شعوانه چون اين آيه را شنيد و با قلب و جان به مفهوم آن توجه كرد، عربده اى كشيد و گفت: اى گوينده! من يكى از گنهكارانم، من نامه سياهم، من شرمنده و خجالت زده ام، آيا اگر توبه كنم توبه ام در پيشگاه حق مورد پذيرش است؟ واعظ گفت: آرى، گناهت قابل بخشش است، شعوانه گفت: هر اندازه باشد؟ هر گناهی؟؟؟ واعظ گفت: «گرچه به اندازه ى شعوانه گناه کرده باشی!» شعوانه یکه ای خود و متأثر با خود گفت: واى بر من كه خود من شعوانه هستم، مرا چه اندازه آلودگى است كه گنهكار را به من مثل مى زنند..،:
« اى واعظ! از اين پس گناه نكنم و دامن آلوده نسازم و به مجلس اهل گناه قدم نگذارم.»
واعظ گفت: خداوند هم نسبت به تو ارحم الراحمين است. ….
….
شعوانه به حقيقت توبه كرد، اهل عبادت و بندگى شد، شب ها به عبادت و استغفار و روزها به روزه و توبه…گوشت روييده از گناه در بدنش آب شد، دلش گداخت، سينه اش سوخت، ناله و فريادش به نهايت رسيد، روزی در بدن خود نگریست، خود را بسیار ضعیف و نحیف دید گفت: آه آه، در دنیا به این نحو گداخته شدم و نمی دانم در آخرت حالم چون خواهد بود؟ ندایی به گوش او رسید که دل خوش دار و ملازم درگاه ما باش تا روز قیامت ببینی حال تو چون خواهد بود».

نیامد بدین در کسی عذر خواه که سیل ندامت نشستش گناه

چه شبهه در اینکه: هر که ملازم درگاه او باشد و از خوف او ترک معاصی کند درروز قیامت رحمت الهی او را فرو می گیرد و به درجات عالیه و مراتب متعالیه می رسد. همچنان که شعوانه به درجات بالایی از عرفان دست یافت.
[شعوانه ابلیّه از زنان صوفی و عارف قرن دوم هجری اهل ابلّه بود. در بصره مجلس تدریس معارف داشت و وعظ می‌گفت، و عابدان زن و مرد در مجالس وی حاضر می‌شدند. وفاتش سال ۱۸۷ هجری (۸۰۳ میلادی) ذکر شده است.]

منبع: فرقان، (سوره 25) آیه 13 - 1247. ریاحین الشریعه، ج 4، ص 364. به نقل از نفحات الانس
(اگر از داستان خوشتون اومد با ذکر صلوات برای سلامتی و آقاجانمون امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نظر خودتون رو برای ما بنویسید.)

 نظر دهید »

همه عشقم علی

13 بهمن 1401 توسط رستگار

یک سرود پر شور و جذاب به عشق مولا امام علی -علیه السلام- در پیشواز روز پدر

 نظر دهید »

سرود پر شور و جذاب به عشق مولا امام علی -علیه السلام- در پیشواز روز پدر# همه عشقم علی

13 بهمن 1401 توسط رستگار

یک سرود پر شور و جذاب به عشق مولا امام علی -علیه السلام- در پیشواز روز پدر

ادامه »

 3 نظر

ملکا ذکر تو گویم

13 بهمن 1401 توسط رستگار

ادامه »

 1 نظر

دستور العملهای ناب(شماره 1): پنج ذکر که کار #کیمیا می کند # امام خمینی# مرحوم نخودکی

13 بهمن 1401 توسط رستگار

🔖شرح ماجرا به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان این‌ گونه نقل می‌شود که :

◾️در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می‌شوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می‌شمارد و به ایشان می‌گوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی می‌گوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما می‌آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می‌آید و می‌گوید چه کار دارید؟
💠امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیه‌السلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیا داری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند: اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می‌دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟
♦️امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می‌بارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی‌توانم چنین قولی به شما بدهم.
💠حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (رحمه الله) شنید رو به ایشان کرد و فرمود: حالا که نمی‌توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می‌دهم و آن این که:
۱. بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» می‌خوانی!!
۲. و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌گویی!!
۳. و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را می‌خوانی!!
۴.و بعد سه بار صلوات می‌گویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد
۵.و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ؛
(سوره طلاق آیه 2 و 3) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را می‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است.)
اگر این را بخوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.
♦️آیت الله بهجت که یکی از ناقلین این داستان است می فرمودند : شیخ حسنعلی به امام فرموده بود که این دستورالعمل برای انجام شدن هر خواسته‌ای، مناسب است.
♦️امام راحل در جایی فرموده بودند: من از آن موقع تاکنون، آن‌را ادامه داده‌ام و هر چه دارم، از آن دارم.
♦️آیت الله شبیری فرموده بودند: بعد از آن دیگر هیچ وقت محتاج نشدم.

✍ منبع: کتاب زمزم عرفان، نوشته آیت الله محمدی ری شهری

(اگر از مطلب خوشتون اومد! با ذکر صلوات برای سلامتی و آقاجانمون امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نظر خودتون رو برای ما بنویسید.
از همراهی و دلگرمیتون سپاسگزارم!

 نظر دهید »

داستان این هفته(شماره 1): رضاخان و نماز اول وقتی که جان یک مهندس را نجات داد!

13 بهمن 1401 توسط رستگار

بر بالین دوست بیماری برای عیادت رفته بودیم. پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند.
آقای پیر کراواتی، با شنیدن اذان، درب کیف چرم گران قیمتش را باز کرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد.!!
برای من جالب بود که یک پیرمرد شیک و صورت تراشیده کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد.
بعد از اینکه همه نمازشان را خواندند، من از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم!
و او هم قضیه نماز و مرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد…

در جوانی مدتی از طرف سردار سپه (رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان در جاده چالوس بودم. از طرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هر لحظه منتظر مرگ بچه ام بودم.!!
روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(علیه السلام) بشویم…
آن موقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم…
رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی آه و ناله و گریه میکرد…
گفت برویم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه
بچه را گرفت و گریه کنان داخل ضریح آقا رفت
پیرمردی توجه ام را به خودش جلب کرد که رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده درآن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند و هر کسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکر می کرد و می رفت.!
به خودم گفتم ما عجب مردم احمق و ساده ای داریم پیرمرد چطور همه را دل خوش کرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات..!!
حواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پیرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟
گفتم :چه شرطی و برای چی؟
شیخ گفت :قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یک سال نمازهای یومیه را سر وقت اذان بخوانی.!
متعجب شدم که او قضیه مرا از کجا میدانست!؟ کمی فکرکردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد…
خلاصه گفتم :باشه قبوله و با اینکه تا آن زمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم گفتم: باشه.!
همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یک دفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته و خوب شده بود.!!
منهم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم “حسنعلی نخودکی” نمازم را دقیق و سر وقت میخوانم.!
اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند سردار سپه جهت بازدید در راهه و ترس و اضطراب عجیبی همه جا را گرفت چرا که شوخی نبود رضاشاه خیلی جدی و قاطع برخورد میکرد.!
درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهر شد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبر کنم بعد از بازدید شاه نمازم را بخوانم.
چون به خودم قول داده بودم و به آن پایبند بودم اول وضو گرفتم و ایستادم به نماز..
رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!!
اگر عصبانی میشد یا عمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود…
نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا عذرخواهی کردم و گفتم :
قربان در خدمت گذاری حاضرم
شرمنده ام اگر وقت شما تلف شد و…
رضاشاه هم پرسید :مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟
گفتم : قربان از وقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون در حرم امام رضا(علیه السلام) شرط کردم!
رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: «مردیکه پدرسوخته، کسی که بچه مریضشو امام رضا شفا بده، و نماز اول وقت بخونه دزد و عوضی نمیشه.! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد.!»
بعدها متوجه شدم، آن شخص زیر آب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نماز خواندن من، نظرش را عوض کرده بود و جانم را خریده بود.!!
از آن تاریخ دیگر هر جا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم “حسنعلی نخودکی” فاتحه و درود میفرستم….
(اگر از داستان خوشتون اومد با ذکر صلوات برای سلامتی و آقا جانمون امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نظر خودتون رو برای ما بنویسید.
از همراهی و دلگرمیتون سپاسگزارم.

 نظر دهید »

اعمال مؤثر هر شب قبل از خواب

13 بهمن 1401 توسط رستگار

اعمال هر شب قبل از خواب

❶ ﺧﺘﻢ کردن قرآن با خواندن سه بار سوره توحید

ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ
💞 ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺃَﺣَﺪٌ *
💞 ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍﻟﺼَّﻤَﺪُ *
💞 ﻟَﻢْ ﻳَﻠِﺪْ ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻮﻟَﺪْ *
💞 ﻭَﻟَﻢْ ﻳَﻜُﻦ ﻟَّﻪُ ﻛُﻔُـﻮﺍً ﺃَﺣَﺪٌ*

❷ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻔﯿﻊ ﺧﻮﺩ ﮔﺮدانی با صلوات زیر: ۱۰ مرتبه

○ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ وِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻ‌َﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ.َ ○

❸ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺳﺎﺯﯼ با دعای زیر:

○ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ

❹ ﺣﺞ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭﯼ با ذکر تسبیحات اربعه:۳ مرتبه

○ ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻ‌ﺍِﻟﻪَﺍِﻻ‌َّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ ○

❺ گقتن تسبیحات حضرت زهرا (س):

الله اکبر ۳۴ مرتبه
الحمدلله ۳۳ مرتبه
سبحان الله ۳۳ مرتبه ○

❻ خواندن آیت الکرسی و سوره فلق، ناس و کافرون و حمد و ۵ آیه اول بقره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
الم﴿١﴾

ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ ﴿٢﴾

الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿٣﴾

وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿٤﴾

أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥﴾

❼ سوره ى تکاثربه سفارش امام صادق علیه السلام :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
💞 أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ.
💞 حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ.
💞 کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ.
💞 ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ.
💞 کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ.
💞 لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ.
💞 ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ.
💞 ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ○

❽ خواندن دعایی که به منزله ی هزار رکعت نماز است!
هر کس هنگام خوابیدن سه مرتبه بگوید:

○ یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْکُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ ○

۹- سه مرتبه می‌گویی:الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي عَلا فَقَهَرَ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي بَطَنَ فَخَبَرَ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي مَلَكَ فَقَدَرَ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي يُحْيِي الْمَوْتَىٰ، وَيُمِيتُ الْأَحْياءَ، وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدیر

۱۰- اگر هنگام خواب ده مرتبه ذکر《لا اله الا الله ، وحده لا شریک له ، له الملک و له الحمد ، یحی و یُمیت و هو حی لا یموت》 را بگویی مثل این است که بنده ای را خریده ای و آزاد کرده ای

۱۱- اگر موقع خواب ده مرتبه ذکر 《لا حولَ و لا قوهَ الا باللهِ العلیِ العظیم》 را بگویی مثل اینکه خودت را از آتش دوزخ آزاد کرده ای

۱۳- ۱۴ بار صلوات به نیابت ۱۴ معصوم علیهم السلام

 نظر دهید »

حقیقت سخن نبی اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»

13 بهمن 1401 توسط رستگار

با دقت قابل درک است که دستورات دین در دو بخش عمده شایسته ها و بایسته ها قابل تقسیم و تبیین است، بایسته ها عبارت است از باید ها و نبایدهایی که انسان را به شایستگی هایی سوق میدهد که شایسته اوست.. در واقع بایسته ها، ابزار و اهداف آلی(ابزاری) برای نیل به شایستگی هاست این سخن تفصیلی از فرمایش نبی اکرم است که: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق

هدف دین این نیست که با باید و بندها ما را به قید بکشاند و دست و پای ما را ببندد بلکه هدف دین آن است که انسان و جامعه انسانی را به آن چه که شایسته است برساند تا شکوفا شود! و هدف دین تعالی و شکوفایی انسان و درخشش او در عالم خلقت است انسانی فاضل که متخلق به اخلاق الهی است و در او فضائل انسانی نهادینه است یعنی انسان صاحب مکارم اخلاق! و راه رسیدن به انسان و جامعه متعالی، رعایت بایسته ها است بر همین مبنا آموزه های دین را می توان در این دو بخش تبیین کرد: شایسته ها و بایسته ها

پر واضح است لازمه رشد و تکامل جامعه و انسان، این است که پایبند قواعد و اصولی باشد که در رشد استعدادهایش کمک میکند که قبل از آن باید بر مبنای خلقت ویژه و استعدادها و ظرفیتهای انسان پایه گذاری شود که به لطف حکمت الهی، این نیاز با دین مرتفع می گردد؛ در واقع دین بر همین مبنا و به منظور رشد، شکوفایی و سعادت انسانها تدوین شده است.
بنابراین فقه و حقوق عبارت است از مجموعه بایدها و نبایدهایی که با خواستگاه فطری آن، انسان و جامعه انسانی را به سطح بالای آن چه شایسته است سوق میدهد تا با نهادینه-سازی اخلاق به سطوح بالای مکارم اخلاق دست یابد. تنها راهی که انسانها میتوانند در کنار هم یک زندگی سعادتمند واقعی را تجربه کنند.

 نظر دهید »

همدیگر را قضاوت نکنیم!

08 بهمن 1401 توسط رستگار

یکی از نکات جالب در اسلام، ممنوعیت تجسس، ممنوعیت برچسب زدن و ممنوعیت قضاوت دیگران است! درست است که یک قاضی حق قضاوت دارد اما در حیطه کار خودش و در محدوده مورد مأموریتی! اما ما انسان های عادی به دلیل آن که از حقیقت نهان و حتی جنبه های دیگر آشکار خبر نداریم اجازه قضاوت دیگران را نداریم و این تنها حق خداست که او عالم بالسر(نهان) و عالم بالعلن(آشکار) است. مساله ای که متاسفانه در جامعه، مورد غفلت واقع شده است و عامل جدایی ها و ظلم های بسیار در جامعه میشود.
افراتد به جای این که خود را زیر ذره بین خودشناسی و نقادی خود قرار بدهند دیگران را ….
ظاهر زندگی مردم را با باطن زندگی خودشان مقایسه میکنند…

 3 نظر

کنیز و برده داری در اسلام

08 بهمن 1401 توسط رستگار

در تفکر اسلامی تنها ملاک برتری تقواست و برده و آزاده معنایی ندارد؛ بانویی چون هاجر همپای بانوی خود ساره به چنان درجات بالای انسانیت میرسد که نماد عبودیت میشود؛ خداوند اراده فرمود تا ساره نماد و اسوه عبودیت مردان و زنان تاریخ بشریت در سرزمین بیت الله الحرام گردد و حرکات او در بین دو کوی صفا و مروه در جستجوی آب برای کودکش، به عنوان نماد توکل و عبودیت از اعمال حج مردان و زنان عالم گردید. که او هم مادر پیامبران الهی از اسماعیل و فرزندانش است! یا بانو نرجس خاتون که همه شیعیان خود را ریزه خوار کرم اوی میدانند!
اسلام نه تنها بردگی را تأیید نمیکند، بلکه با بهانه های متعدد، این رسم دیرین ریشه دار در جوامع بشری را از زندگی مسلمین پاک میکند، به بهانه کفاره روزه، کفاره قسم یا… پیشنهاد میدهد تا کنیزی و برده خود را برای جبران مافات، آزاد کنند همچنان که در زندگی معصومین دیده میشود که آنان نه تنها نگاه ابزاری به بردگان و کنیزان خود ندارد بلکه به انان حق ازدواج میدهد و….
شاید پرسیده شود چرا اسلام یکجا و یک باره این رسم را کنار نزد؟ که پاسخ آن در آسیب شدید اجتماعی آزادی یکجای کنیزان و بردگان بی خانمان و مجرد و رهایی آنان در جامعه است که با اندک تأمل و بررسی قابل درک است که چه آسیبهای جبران ناپذیری هم برای کنیزان و بردگان و هم جامعه اسلامی به بار خواهد داشت!

 2 نظر
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

رستگار

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • یا حسین
  • دستور العمل های ناب
  • مواظب قضاوتهایمان باشیم 1
  • حکایتی دیدنی!!!
  • nkdhd fn,k hsvhmdg

Random photo

ایران در فراز قله ها# خستگی ممنوع!# استراحت در قله!

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس