کنیز و برده داری در اسلام
در تفکر اسلامی تنها ملاک برتری تقواست و برده و آزاده معنایی ندارد؛ بانویی چون هاجر همپای بانوی خود ساره به چنان درجات بالای انسانیت میرسد که نماد عبودیت میشود؛ خداوند اراده فرمود تا ساره نماد و اسوه عبودیت مردان و زنان تاریخ بشریت در سرزمین بیت الله الحرام گردد و حرکات او در بین دو کوی صفا و مروه در جستجوی آب برای کودکش، به عنوان نماد توکل و عبودیت از اعمال حج مردان و زنان عالم گردید. که او هم مادر پیامبران الهی از اسماعیل و فرزندانش است! یا بانو نرجس خاتون که همه شیعیان خود را ریزه خوار کرم اوی میدانند!
اسلام نه تنها بردگی را تأیید نمیکند، بلکه با بهانه های متعدد، این رسم دیرین ریشه دار در جوامع بشری را از زندگی مسلمین پاک میکند، به بهانه کفاره روزه، کفاره قسم یا… پیشنهاد میدهد تا کنیزی و برده خود را برای جبران مافات، آزاد کنند همچنان که در زندگی معصومین دیده میشود که آنان نه تنها نگاه ابزاری به بردگان و کنیزان خود ندارد بلکه به انان حق ازدواج میدهد و….
شاید پرسیده شود چرا اسلام یکجا و یک باره این رسم را کنار نزد؟ که پاسخ آن در آسیب شدید اجتماعی آزادی یکجای کنیزان و بردگان بی خانمان و مجرد و رهایی آنان در جامعه است که با اندک تأمل و بررسی قابل درک است که چه آسیبهای جبران ناپذیری هم برای کنیزان و بردگان و هم جامعه اسلامی به بار خواهد داشت!