نکات روانشناختی در آموزه های اسلامی در حیطه روابط زن و مرد
هر چند در اسلام، اصل مبنایی، “تسلیم بودن در برابر خواست خداوند حکیم” است و ایمان و اعتقاد به او و شک نداشتن به تدبیر او و تسلیم محض شدن در برابر اوست اما دانستن برخی از جوانب حکمت ها و مصلحت های نهفته در آموزه های دین می تواند محرک بهتری در رعایت و التزام به قوانین دینی باشد به ویژه در فتنه های روزگار و شبهات، به خصوص که همواره دشمن در پی ضربه زدن به دین و تلاش جهت مخدوش کردن چهره واقعی اسلام است از جمله این تلاش¬ها ایجاد شبهه و معطوف کردن توجه مخاطبان دین به جهت های منفی دین از بین جهات متعدد است. در این عملیات، ذهن مخاطب از جهات مثبت دین صرف نظر کرده و بر نقاط منفی معدود آن متمرکز می شود که خوب است مخاطب دین با هوشیاری، بر جوانب متعدد آموزه احاطه پیدا کرده و از جوانب مثبت و منفی مباحث دینی باخبر باشد. به عنوان نمونه، تعدادی از حقوق اجتماعی مرتبط با زن مورد بررسی قرار می گیرد؛ که لازم است همزمان به جهت ارتباط جدی بین خلقت و فطرت(خلقت ویژه انسان) با شریعت(دین) با بررسی آن به اجمال حقوق مرتبط با زن، با ویژگی های تکوینی زن در برابر مرد آشنا شد:
از منظر روانشناسی زن و مرد عموما دارای خصوصیات متمایزی هستند که نقش مکملیت زن و مرد در راستای نظام احسن خلقت، حقیقت پشت پرده این تفاوتهاست افزون بر این که تفاوت های جنسیتی، خود، عامل جذابیت و کشش متقابل دو جنس به سمت هم است همچنان که مردان به زنان مرد صفت و زنان هم به مردان زن صفت تمایل چندانی ندارند!
نکته قابل توجه: این تفاوتها به طور طبیعی و فطری در زنان و مردان ثابت است مگر این که مرد یا زن به جهت نوع تربیت اجتماعی از این ویژگی های فطری خود فاصله بگیرد و همچنین موارد استثنائی در زنان و مردان، بنابراین آن چه از تفاوت های جنسیتی یاد میشود مسائلی است که در عموم مردان و زنان به طور عادی و طبیعی و فطرت اولی یافت می شود. این ویژگی ها عبارت است از:
1. تعقلی/ احساساتی
زن و مرد هر دو در اصل تعقل و داشتن قوه عاقله و احساسات، با هم برابرند اما با این فرق که ضرورت نقش مکملیت اقتضا میکند که زن در استفاده و فعلیت رساندن این دو، احساسات را بیشتر به کار برد و احساسات او بیشتر درگیر مسائل شود؛ بر عکس مرد که او قوه تعقل را بیشتر به کار میبرد و تعقل او بیشتر درگیر مسائل است. که هر دو خوب و لازم و مفید هستند و هر دو در سعادت جامعه بشری و رشد و کمال انسانی لازم و به جاست، اگر شرط انسانیت تعقل است و شرط ورود به دین تعقل، زن و مرد هر دو در این ظرفیت برابرند همچنان که البته دینداری با حب و محبت پایدار است(هل الدین الا الحب) و فرموده خداوند تبارک در سوره آل عمران: «وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَىٰ» به نظر نگارنده اشاره به ظرفیت والای زن در این جهت به عنوان شرط رشد و تعالی اوست که ظرفیت، استعداد زن و شرایط وجودی او بهتر از مرد در عبودیت است! و او می تواند یک قدمجلوتر از مرد در عبودیت باشد!
بر همین مبنا سخت گیری دین در برخورد با مردان در مسائل بسیار جدی تر نسبت به زن است و نسبت به زن منعطف و همراه با نرمی است. با توجه به وجود احساسی، زنان در امر تربیت، آموزش، پرورش، پرستاری و مراقبت موفق تر از مردان هستند.
2. کلی نگر/جزءنگر
از نکات جالب در فهم این حقیقت که چرا اسلام در تحدید نگاه به نامحرم، اول مرد را مورد خطاب قرار داده است؛ چرا که از خصلتهای عموم مردان تفاوت نوع نگاه آنان به زن است که به استعداد بیشتر مرد به انحراف جنسی از طریق نگاه برمیگردد؛ مرد با دیدن جزئیات، امر کلی را انتزاع میکند و حکمی کلی صادر میکند در حالیکه زن چنین نیست. مرد با نگاه به عضوی از بدن زن و با دیدن خصوصیات آن عضو(پرمویی یا کم مویی، سفیدی پوست یا تیرگی آن، نرمی و یا خشونت پوست و…) میتواند آن را به دیگر اعضای بدن تسری داده و تصویری از تمام بدن زن را به ذهن بیآورد درحالی که به طور عادی چنین نیست! نکته جالب این که معمولا مردها با نگاه به دو عضو نمی¬توانند، حکمی کلی صادر کنند که همان اعضایی است که در اسلام زن میتواند آن را به مردان نشان دهد ؛ وجه(صورت) و کفین(دست تا مچ) به اراده الهی این دو عضو متمایز از سایر اعضا نمیتواند حکایت از سایر اعضا داشته باشد چه بسیار افرادی که صورت لاغر اما بدنی چاق یا صورت سفید و بدنی تیره و یا بالعکس صورت تیره اما بدن سفید و… دارند. جزئی نگری زنان برای تربیت فرزند، حمایت عاطفی اطرافیان، رعایت ظرافت های زندگی و اعمال نکات زیبایی شناختی در تدبیر امور خانواده بسیار راهگشاست.
همین جزئی نگری زن و توجه او به لطافتها و ظرافتها نکته مهمی است که او را در خانه داری و تربیت فرزند کارآمدتر و موفق تر از مرد، قرار داده است، ظرفیت و استعداد زن به حدی است که با دقت در نگاه افراد متوجه حالات درونی(غم، شادی، اضطراب و…) ¬شوند و روانشناسانه به تربیت و آموزش افراد بپردازند نکته ای مهم که استفاده بهینه از این ظرفیت میتواند بسیار راهگشا باشد که اسلام نیز هوشمندانه بدان واقف بوده و افراد را به شرایطی سوق میدهد تا از ظرفیت و استعدادهای زن، به بهترین نحو استفاده شود.
3. ریاست طلب/ صلح طلب
از نکات جالب روانشناختی مرد ریاست طلبی اوست، که می توان در بازی های پسران رد پای آن را جست! معمولا پسرها در نقش برتر رقابت دارند و هر یک سعی در اثبات خود دارد اما دخترها این گونه نیستند! در ازدواج هم پسرها معمولا به دنبال دختری هستند که از خودشان قد کوتاهتر باشد و… اسلام بر همین اساس و برای ارضاء این میل در مردان به زنان توصیه میکند که در زندگی خانوادگی مدیریت و ریاست مردان را به رسمیت بشناسند که البته قبول ریاست مرد در بستر تفکر اسلامی به معنای به خدمت گرفتن مرد است چرا که نوعی تشکر عملی از مرد است که در روانشناسی تشکر و قدردانی، خود عامل تقویت انگیزه در مرد است که قرآن کریم نیز بدان اشاره فرموده است:
«بما انفقوا» تعلیل و علت پذیرش قوامیت مرد از سوی زن است در واقع قرآن فرمود مرد چون نفقه می آورد پس تو ای زن به شکرانه این رفتار مرد، او را رئیس خود قرار ده! از نکات جالب روانشناسی قدرت شکرگزاری در جلب طرف مقابل و تشویق او به تکرار مورد تشکر است همچنان که خداوند بی نیاز فرموده:
در واقع خداوند از سنت خود خبر داده و به انسان میآموزد که چنین باشد و هم از قدرت شکرگزاری در جلب نعمت و انرژی مثبت خبر میدهد؛ مرد نیز با قبول نفقه خانواده و نقش حمایتی خانوادهّ با تشکر و قدردانی، عزت نفس مییابد و انگیزه او نیز در این مسیر تقویت میشود و بیش از پیش در خدمت خانواده به ایفای نقش میپردازد!
4. زیباجو / زیبایی¬طلب
از ویژگی های جنسیتی و روانشناختی زن زیبایی طلبی اوست زن دوست دارد زیبا باشد و زیبا دیده شود برخلاف مرد که عاشق زیبایی است و دوست دارد همسر خود را زیبا ببیند و چندان نسبت به زیبایی خود حساس نیست که به زیبایی همسرش حساس است! نکته جالب این که قوامیت در واقع نه تنها مسئولیت نان آوری را از زنان برداشت تا با آرامش بیشتر زندگی کند و از آفات مسئولیت نان آوری و هزینه زندگی آسوده شود؛ بلکه مرد را به خدمت زن وا داشت تا نیازهای او را مطابق شأن او برآورده سازد! بلکه زیبایی طلبی زن نیز که متضمن صرف هزینه است را به دوش مرد نهاد و… مسئول تأمین مایحتاج طبیعی زن است و کوتاهی او در برابر زن، به معنای پاسخ¬گو بودن او در روز قیامت است حتی اگرزن از ثروت سرشار برخوردار باشد اما او همچنان مسئول است نیازهای او را برآورده سازد و ثروت زن، این مسئولیت را از مرد منتفی نمی¬کند در حالیکه زن چنین مسئولیتی را در قبال مرد ندارد و بخشش او فقط اجر در آخرت است!
5. مسئولیت گریز/ مسئولیت پذیر
ویژگی دیگر مرد، مسئولیت گریزی اوست که اسلام برای حفظ خانواده از این آسیب و تعدیل این ویژگی، مرد را به میدان کشانده او را مسئول تأمین نفقه خانواده کرده است همچنان که حضانت را نیز به او سپرد، چرا که در اختلافها و در ادعای بر سر فرزند مرد به جهت روحیه خاص خود میتواند ادعا کند که فرزند، از آنِ او نیست و یا به راحتی مسئولیت فرزند را بر عهده نگیرد در حالی که زن چنین نیست و حتی گاه مسئولیت فرزند دیگران را هم بر عهده میگیرد، او حاضر است با ایثار و گذشتن از حقوق شخصی خود، مسئولیت فرزند را متقبل شود در حالی که نوع مردان چنین نیستند؛ به همین جهت اسلام این مسئولیت را به دوش مردان سپرد تا زن مورد سوء استفاده و آسیب قرار نگیرد و…
بنابراین نکته جالب توجه اسلام به این بُعد از شخصیت مرد هست که مبادا زن مسئولیتشناس، مورد سوء استفاده قرار بگیرد لذا مهریه تعیین کرد تا برای تعامل با یک خانم، هزینه صرف کند، از دریچه خانواده برای پیشنهاد ازدواج وارد شود، پدر به عنوان حامی را در برابر خود ببیند، و… حضانت و مسئولیت نفقه را به مرد سپرد و او را با تهدید به عدل الهی و مسئول بودن در آخرت، در برابر زن، مسئول قرار داد.
6. منزوی/ اجتماعی
مردان معمولا به دنبال خلوت و سکوت و انزوا هستند در حالیکه زنان به دنبال ارتباط و ورود به اجتماع که اسلام برای تعدیل این دو نیرو قوامیت را مطرح نمود تا مرد را وادار کند تا وارد جامعه شود و زن را از افراط در ورود به اجتماع تعدیل دهد و حضور او در خانه بیشتر و جدی تر شود تا از ظرفیت زن در خانواده به نحو احسن استفاده شود و فرزند و همسر در بهترین فرصت زندگی در اولویت زندگی او قرار گیرد تا خانواده با حضور پررنگ مادر، به تکامل و آرامش برسد!