رستگار

عکس های اخیر

ما ملت امام حسینیم! #بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود#خامنه ای شهید زنده
جهل و ناسپاسی تا به این حد!
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حقیقت سخن نبی اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»

13 بهمن 1401 توسط رستگار

با دقت قابل درک است که دستورات دین در دو بخش عمده شایسته ها و بایسته ها قابل تقسیم و تبیین است، بایسته ها عبارت است از باید ها و نبایدهایی که انسان را به شایستگی هایی سوق میدهد که شایسته اوست.. در واقع بایسته ها، ابزار و اهداف آلی(ابزاری) برای نیل به شایستگی هاست این سخن تفصیلی از فرمایش نبی اکرم است که: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق

هدف دین این نیست که با باید و بندها ما را به قید بکشاند و دست و پای ما را ببندد بلکه هدف دین آن است که انسان و جامعه انسانی را به آن چه که شایسته است برساند تا شکوفا شود! و هدف دین تعالی و شکوفایی انسان و درخشش او در عالم خلقت است انسانی فاضل که متخلق به اخلاق الهی است و در او فضائل انسانی نهادینه است یعنی انسان صاحب مکارم اخلاق! و راه رسیدن به انسان و جامعه متعالی، رعایت بایسته ها است بر همین مبنا آموزه های دین را می توان در این دو بخش تبیین کرد: شایسته ها و بایسته ها

پر واضح است لازمه رشد و تکامل جامعه و انسان، این است که پایبند قواعد و اصولی باشد که در رشد استعدادهایش کمک میکند که قبل از آن باید بر مبنای خلقت ویژه و استعدادها و ظرفیتهای انسان پایه گذاری شود که به لطف حکمت الهی، این نیاز با دین مرتفع می گردد؛ در واقع دین بر همین مبنا و به منظور رشد، شکوفایی و سعادت انسانها تدوین شده است.
بنابراین فقه و حقوق عبارت است از مجموعه بایدها و نبایدهایی که با خواستگاه فطری آن، انسان و جامعه انسانی را به سطح بالای آن چه شایسته است سوق میدهد تا با نهادینه-سازی اخلاق به سطوح بالای مکارم اخلاق دست یابد. تنها راهی که انسانها میتوانند در کنار هم یک زندگی سعادتمند واقعی را تجربه کنند.

 نظر دهید »

همدیگر را قضاوت نکنیم!

08 بهمن 1401 توسط رستگار

یکی از نکات جالب در اسلام، ممنوعیت تجسس، ممنوعیت برچسب زدن و ممنوعیت قضاوت دیگران است! درست است که یک قاضی حق قضاوت دارد اما در حیطه کار خودش و در محدوده مورد مأموریتی! اما ما انسان های عادی به دلیل آن که از حقیقت نهان و حتی جنبه های دیگر آشکار خبر نداریم اجازه قضاوت دیگران را نداریم و این تنها حق خداست که او عالم بالسر(نهان) و عالم بالعلن(آشکار) است. مساله ای که متاسفانه در جامعه، مورد غفلت واقع شده است و عامل جدایی ها و ظلم های بسیار در جامعه میشود.
افراتد به جای این که خود را زیر ذره بین خودشناسی و نقادی خود قرار بدهند دیگران را ….
ظاهر زندگی مردم را با باطن زندگی خودشان مقایسه میکنند…

 3 نظر

کنیز و برده داری در اسلام

08 بهمن 1401 توسط رستگار

در تفکر اسلامی تنها ملاک برتری تقواست و برده و آزاده معنایی ندارد؛ بانویی چون هاجر همپای بانوی خود ساره به چنان درجات بالای انسانیت میرسد که نماد عبودیت میشود؛ خداوند اراده فرمود تا ساره نماد و اسوه عبودیت مردان و زنان تاریخ بشریت در سرزمین بیت الله الحرام گردد و حرکات او در بین دو کوی صفا و مروه در جستجوی آب برای کودکش، به عنوان نماد توکل و عبودیت از اعمال حج مردان و زنان عالم گردید. که او هم مادر پیامبران الهی از اسماعیل و فرزندانش است! یا بانو نرجس خاتون که همه شیعیان خود را ریزه خوار کرم اوی میدانند!
اسلام نه تنها بردگی را تأیید نمیکند، بلکه با بهانه های متعدد، این رسم دیرین ریشه دار در جوامع بشری را از زندگی مسلمین پاک میکند، به بهانه کفاره روزه، کفاره قسم یا… پیشنهاد میدهد تا کنیزی و برده خود را برای جبران مافات، آزاد کنند همچنان که در زندگی معصومین دیده میشود که آنان نه تنها نگاه ابزاری به بردگان و کنیزان خود ندارد بلکه به انان حق ازدواج میدهد و….
شاید پرسیده شود چرا اسلام یکجا و یک باره این رسم را کنار نزد؟ که پاسخ آن در آسیب شدید اجتماعی آزادی یکجای کنیزان و بردگان بی خانمان و مجرد و رهایی آنان در جامعه است که با اندک تأمل و بررسی قابل درک است که چه آسیبهای جبران ناپذیری هم برای کنیزان و بردگان و هم جامعه اسلامی به بار خواهد داشت!

 2 نظر

حقیقت سخن نبی اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»

08 بهمن 1401 توسط رستگار
حقیقت سخن نبی اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»

با دقت قابل درک است که دستورات دین در دو بخش عمده شایسته ها و بایسته ها قابل تقسیم و تبیین است، بایسته ها عبارت است از باید ها و نبایدهایی که انسان را به شایستگی هایی سوق میدهد که شایسته اوست.. در واقع بایسته ها، ابزار و اهداف آلی(ابزاری) برای نیل به شایستگی هاست این سخن تفصیلی از فرمایش نبی اکرم است که: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق

هدف دین این نیست که با باید و بندها ما را به قید بکشاند و دست و پای ما را ببندد بلکه هدف دین آن است که انسان و جامعه انسانی را به آن چه که شایسته است برساند تا شکوفا شود! و هدف دین تعالی و شکوفایی انسان و درخشش او در عالم خلقت است انسانی فاضل که متخلق به اخلاق الهی است و در او فضائل انسانی نهادینه است یعنی انسان صاحب مکارم اخلاق! و راه رسیدن به انسان و جامعه متعالی، رعایت بایسته ها است بر همین مبنا آموزه های دین را می توان در این دو بخش تبیین کرد: شایسته ها و بایسته ها

پر واضح است لازمه رشد و تکامل جامعه و انسان، این است که پایبند قواعد و اصولی باشد که در رشد استعدادهایش کمک میکند که قبل از آن باید بر مبنای خلقت ویژه و استعدادها و ظرفیتهای انسان پایه گذاری شود که به لطف حکمت الهی، این نیاز با دین مرتفع می گردد؛ در واقع دین بر همین مبنا و به منظور رشد، شکوفایی و سعادت انسانها تدوین شده است.
بنابراین فقه و حقوق عبارت است از مجموعه بایدها و نبایدهایی که با خواستگاه فطری آن، انسان و جامعه انسانی را به سطح بالای آن چه شایسته است سوق میدهد تا با نهادینه-سازی اخلاق به سطوح بالای مکارم اخلاق دست یابد. تنها راهی که انسانها میتوانند در کنار هم یک زندگی سعادتمند واقعی را تجربه کنند.

ادامه »

 نظر دهید »

زن در عصر امروز و در اسلام! و اعتراف اون ور آبی ها!

08 بهمن 1401 توسط رستگار

زن امروز و زن در عصر اسلام!
همراه با اعتراف اون ور آبی ها!

ادامه »

 نظر دهید »

حقیقت تعدد زوجات در اسلام

08 بهمن 1401 توسط رستگار

از جمله مباحثی در اسلام که متاسفانه به دلیل عدم شناخت و سوء برداشت مسلمانان بستر سوء استفاده دشمنان و در نتیجه بستر سازی جهت ایجاد شبهات و حملات به اسلام را فراهم نمود بحث تعدد زوجات است!
نه پذیرش بی قید و شرط و به قولی تحمیل ایثارگری به زن و نه انکار از اساس آن هیچ کدام نمی تواند مساله را حل کند بلکه حل مساله در فهم دقیق و تبیین علمی این واقعیت در اسلام است!
تعدد زوجات در واقع نه به عنوان حق مرد؛ بلکه محدودیتی برای مرد است چراکه تاریخ همواره شاهد بوده است که مردان برای خود چنین حقی قائل شده اند که بتوانند بی حد وحصر تعدد زوجات داشته باشند و اسلام با ورود در این مسأله مرد را محدود و محصور در چهار زن کرد اما شاید پرسیده شود چرا چهار زن و چرا کمتر نه؟ و چرا برایزنان چنین چیزی قائل نشده است؟ و اشکالات این طرح در سوء استفاده ها و….
حقیقت آن است که با کمی دقت در قرآن کریم به خوبی می¬توان فهمید که آن چه اسلام به رسمیت پذیرفته مسأله تک همسری است به خصوص که فرد دین شناس و مسئول، با آشنایی با حقوقزن و مسئولیتهای برآمده از آن، چند همسری را نه تنها خوشبختی نمیداند بلکه آن را دردسر بزرگ دنیویی و اخروی میبیند شهید مطهری و عموم بزرگان عالم تشیع، تک همسری را طبیعی ترین فرم زناشویی دانسته اند که در آن روح اختصاص، یعنی مالکیت فردی وخصوصی حکم فرماست به خصوص که آرامش، سعادت و خوشبختی زناشویی در گرو صفا، صمیمیت، گذشت، فداکاری، وحدت و یگانگی است که تمامی این موارد در چند همسری به خطر می افتد؛ بنابراین اصل این است که هر مرد به یک زن اکتفا کند و تعدد زوجات یک راه حل مترقی و حکایت از وسعت نظر و نگاه حکیمانه الهی در مواقع ضرورت فردی و اجتماعی و اتمام حجت بر مردان برای پرهیز از زنا و آسیبهای ناشی از آن است. اسلام با وضع قوانین و اصول از بایدها و نبایدها در نگاه، پوشش، ایجاد حریم بین زنان و مردان و منع از اختلاط زنان و مردان، و در نتیجه ایجاد مانع در تحریک جنسی مردان، شرایطی را فراهم میسازد که افراد جامعه میتوانند در بستر آن، از تربیت متعالی برخوردار شوند به خصوص که از مهمترین اهداف و کارکردهای خانواده، کسب آرامش و ظهور و بروز مودت و رحمت است(روم/21) و به طور طبیعی هرگونه رفتار زن و مرد که بدون دلیل به آرامش و مودت مطلوب در ازدواج ضربه بزند مخل در این کارکرد و ناپسند است.
در واقع اگر خداوند مردان را به چهار زن محدود کرده است قبل از آن، از کودکی فرزند، اصول و چهار چوبی تعیین نموده است که فرد بدون تحریک جنسی رشد یابد و عفاف و چشم پاکی در او نهادینه شود و با توصیه به زنان در اختصاص زینت ها به همسرانشان،روح وفاداری و اختصاص را در آنان نهادینه میکند و سپس با تعریف وظائف و مسئولیت ها، مسئولیت همسرداری را وظیفه ای الهی بر مردان می داند که عدالت اساسی ترین بنیان این مسئولیت است و محبت و مودت اساسی ترین بنیان خانواده! با این نگاه نه تنها هیچ مرد معقول پرورش یافته در مکتب اسلام، تن به تعدد زوجات نمی دهد بلکه آنرا بار سنگین ودردسر بزرگ و خطرناک می بیند!
شاید پرسیده شود که خدا به زن هم جواز تعدد ازواج می داد؟ که این حقیقت از جوانب متعدد قابل پاسخ است که به موارد مهمتر آن اشاره می شود:
پاسخ اول مثال معروف تشت آب است در روایتی از معصوم پرسیده می شود که چرا به زنان اجازه تعدد شوهر داده نشد؟ حضرت تشت آبی خواستند و سپس از جمعی از حضار خواست تا هر یک با ظرف جداگانه در آن آب بریزند سپس فرمود حال هر یک آبی که ریختید را بردارید ومواظب باشید آب دیگری را برندارید! افراد تعجب کردند که آب ها مخلوط شده و چنین چیزی ممکن نیست؛ حضرت فرمود زن مانند ظرف است و اگر فرزندی از او متولد شود معلوم نمی شود که از کدام مرد است!
با کمی تأمل در این تمثیل به خوبی می¬توان به نتایج چند شوهری دست یافت به خصوص با توجه به روحیه مسئولیت گریزی مرد که قصه آن در سطور پیشین گذشت.
بر همین اساس اسلام برای جلوگیری از آسیب زن، عده را تعیین نمود تا با پرهیز از اختلاط نطفه، شبهه ای در تعیین پدر فرزند، پیش نیاید. مسأله بزرگی که در دنیای متمدن غرب! به عنوان معضل بزرگ اجتماعی مطرح است.
مادر هر کسی معلوم است که از او متولد شد اما پدر؟؟؟ که تأملی عقلانی در این بُعد نیز راهگشاست.
پاسخ سوم: در تفاوت جنسیتی زن و مرد در روابط جنسی زناشویی است نکته ای که روانشناسان تجربی به آن اذعان دارند، این که: مرد می تواند با یک زن با وجود نفرت رابطه جنسی برقرار کند(البته با عرذض پوزش به جهت وجود برخی مخاطبان مجرد که به جهت علمی بودن بحث، گریزی از بیان چنین مطالبی نیست!) اما زن برخلاف روحیات مرد، نمیتواند قبل از برقراری روابط عاطفی وارد روابط جنسی شود و این رابطه نه تنها لذت بخش نیست بلکه عذاب دهنده و اذیت زن است، همچنان که زنان در اثر آسیب¬های عصبی و یا روحی روانی و… نمی¬توانند وارد رابط جنسی شوند همچنان که در ایامی چون عادت ماهانه، ایام حیض و استحاضه، ایام بارداری در برخی موارد، ایام پس از وضع حمل، و… از روابطجنسی دچار آسیب و اذیت می¬شود و این گونه روابط آزار دهنده و ناخوشایند است که تعدد شوهر بلای و دردسر بزرگ برای زن و ناسازگار با طبیعتی است که نظام احسن خلقت، درنهان او تدبیر نمود.
یک نکته: تعدد زوجات بر خلاف آن چه از سیره اهل بیت عصمت و طهارت نقل شده است در بیشتر موارد کذب محض است و با پزوهش و شناسایی افرادی که به عنوان همسران ایشان معرفی شده اند دیده شده است که برخی از این زنان در زمان ایشان وجود خارجی نداشته یا مربوط به زمان پس از ایشان است و در رمان حیات این معصومین وجود خارجی نداشته و یا نوزاد و یا دختری بوده اند که حتی اهل بیت آنان را ندیده اند ویا…
حقیقت ماجرا در این موارد، توطئه و شگرد شهوت بازان و زن بازانی اسنت که به منظور قبح شکنی و توجیه رفتار خود، تعدد زوجات را به معصومین نسبت داده اند و یا کج فهمی ایشان از مسائل و حقایقی است که در زمان اهل بیت رخ داده است.

 2 نظر

ارتباط حجاب و تکریم مقام زن در اسلام

08 بهمن 1401 توسط رستگار

حجاب
اسلام حجاب را برای زنان مقرر فرمود تا سوای مباحث روانشناختی و جنسیتی، زن در آرامش و بدون آسیب به تکامل و رشد برسد! چرا که زن و مرد در اصل انسانیت برابرند؛ خداوند در آفرینش انسان ؛ این جسم خاکی او را آفرید و به او حیات جسمانی و سپس حیات نباتی و آنگاه حیات حیوانی بخشید؛ در او روح الهی دمید؛ (و نفخت فیه من روحی)؛ و بعد از آن به خود تبریک گفت: (فتبارک الله احسن الخالقین)؛ که انسان اشرف و برترین مخلوق عالم است و وقتی توانمندی او را در برابر چشمان فرشتگان به نمایش گذاشت فرشتگان از عظمت این مخلوق الهی به حیرت درآمدند که: “سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا” که خدایا ما فقط آن چه تو به ما آموختی میدانیم و نه بیشتر حال آن که انسان میتواند با علمی که به او میدهی مجهولات را کشف کند و خود آن را افزایش دهد و این وجه تحسین و امتیاز انسان است! بر خلاف آن چه در فضای مجازی معمول است که با جست و جوی عبارت “احسن الخالقین"؛ تصاویر طاووس و تصاویر زیبا از طبیعت، حیوانات زیبا و انسانهای زیبارو را به دست میدهد که در واقع به جهت درک پایین برخی؛ حق مطلب (فتبارک الله احسن الخالقین) را ضایع و ذهن مخاطب را منحرف میکند. در حالیکه این آیه شریفه نه در شأن یک خلقت ظاهری و یک صورت زیبا که به حقیقت زیبا و سیرت انسانیت اشاره دارد؛ به وجهه عقلانیت انسان، که زیبایی ظاهری و جسمانی ماندگار نیست؛ و این تحسین، مدت زمان کوتاهی را شامل می¬شود و چه خوش است که انسان به چیزی تحسین شود که تا پیری با اوست و به چیزی است که خود او در تکمیل و رشد آن نقش دارد؛ هنر آن است که انسان به چیزی تحسین شود که در اوست و او خودش آن را پرورش داده باشد؛ لذا در دین اسلام، اصل توجه به شخصیت انسانی انسانهاست و بشترین اهتمام، رشد اوصاف الهی در انسان است و اگر دین به زن توصیه میکند که با پوشش و حجاب وارد جامعه شود به جهت آن است که جسم او مورد بازیچه قرار نگیرد و بتواند آزادانه شخصیت خود را رشد دهد بر خلاف آن چه که در جوامع مادی گرا میگذرد که زن را با نگاه ابزاری، کمال زن را در اندام و صورت زیبای آن میداند که بتواند چشم مردان بیشتری را به خود جلب کند که البته پر واضح است این کمال، چند صباحی بیش با زن نیست و با گذر عمر و ورود به میانسالی و پیری به زوال میرود و رنگ می بازد، اثبات این نوع نگاه به راحتی و با کمی جستجو در تصاویر دنیای مجازی از زنان و مردان است که در بیشتر تصاویری که یک زن و مرد کنار هم ایستادند؛ مرد کاملا پوشیده و آراسته با کت، پیراهن یقه دار و آستین بلند و با شلوار ولی زن برهنه؛ که به دور از تعصب قابل قبول است که چنین تصاویری، حاوی پیامی مشترک است، ارزش مرد که به انسانیت اوست و قوه تفکر او که میتواند در پیری خود، هر دختر زیبارویی را انتخاب کند…؛ و ارزش زن به زیبایی جسمانی اوست که لیاقت کرده دوشادوش این مرد بایستد.

‌خوب است انسان خود را در جایگاهی قرار دهد که قرار است تا پایان عمر تحسین شود؛ در تفکر اسلامی بدون در نظر گرفتن سن و چهره ظاهری، و به جهت وجهه علمی و مقامات انسانی، بانوانی چون مریم، خدیجه، فاطمه، زینب، … مورد توجه و ارادت و اسوه مردان و زنان تاریخ قرار گیرد. همچنان که کسی از چهره و شکل ظاهری بانوانی چون حضرت معصومه علیها السلام که معصومیت دارند و مورد تمجید هستند، بی خبرند. همه اهل علم و فضل؛ شاعر؛ مفسر قرآن؛ اهل فلسفه و کلام؛ صاحب مجلس درس و… به طوری که پیشانی مبارک فاطمه سلام الله علیها بوسه گاه رسول خداست و لقب پر مسمای “ام ابیها” افتخار اوست و زینب 3 رمز ماندگاری واقعه کربلا و (فداها ابوها: پدرش فدایش) جمله پرآوازه امام موسی کاظم علیه السلام در شان دختر گرامیشان در پاسخگویی دقیق و بی نقص به سوالات فلسفی و کلامی، اعتقادی و شرعی مردم. و نکته جالب در شأن این بانوان سخن راویان در نقل حدیث و واقعه، این بزرگ زنان تاریخ است که به جهت پوشیدگی و حجاب و حیای این زنان، راوی دچار ابهام میشود و در آخر برخی روایات مینویسند که البته شاید او زینب نباشد و ام کلثوم باشد و یا شاید او فاطمه معصومه سلام الله علیها نباشد و دختر دیگر امام موسای کاظم علیه السلام باشد! و یا به وقت خطابه زینب کبری، مردم چنین میگویند که گویا حضرت علی بر منبر رفته و با صلابت خطابه می کند! در این پیشتازی در انسانیت، فرقی بین زن و مرد نیست که اگر مردانی در انسانیت بر مردان و زنان عالم برتری دارد زنانی نیز به مقام و رتبه ای رسیدند که بر مردان و زنان برتری یافتند که نمونه آن بانو هاجر همسر ابراهیم نبی است که در عبودیت به جایگاهی رسیده است که هروله و توکل و صبر او حرکتی نمادین زنان و مردان عالم تا قیامت است در اعمال و مناسک حج که اگر آن را انجام ندهند حجشان ناتمام است و نامقبول! و نمونه بارز و اتم دیگر این زنان، وجود مبارک فاطمه زهراست که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آخرین ذخیره الهی که عیسی علیه السلام و خضرنبی علیه السلام به او اقتدا میکنند میفرمایند که الگوی من دختر رسول خداست! که رشد یافته به عقل و تفکر است که ترجیح دارد. و وجود بانوان رشد یافته در مکتب اسلام شاهد این مدعاست!

 نظر دهید »

نکات روانشناختی در آموزه های اسلامی در حیطه روابط زن و مرد

08 بهمن 1401 توسط رستگار

هر چند در اسلام، اصل مبنایی، “تسلیم بودن در برابر خواست خداوند حکیم” است و ایمان و اعتقاد به او و شک نداشتن به تدبیر او و تسلیم محض شدن در برابر اوست اما دانستن برخی از جوانب حکمت ها و مصلحت های نهفته در آموزه های دین می تواند محرک بهتری در رعایت و التزام به قوانین دینی باشد به ویژه در فتنه های روزگار و شبهات، به خصوص که همواره دشمن در پی ضربه زدن به دین و تلاش جهت مخدوش کردن چهره واقعی اسلام است از جمله این تلاش¬ها ایجاد شبهه و معطوف کردن توجه مخاطبان دین به جهت های منفی دین از بین جهات متعدد است. در این عملیات، ذهن مخاطب از جهات مثبت دین صرف نظر کرده و بر نقاط منفی معدود آن متمرکز می شود که خوب است مخاطب دین با هوشیاری، بر جوانب متعدد آموزه احاطه پیدا کرده و از جوانب مثبت و منفی مباحث دینی باخبر باشد. به عنوان نمونه، تعدادی از حقوق اجتماعی مرتبط با زن مورد بررسی قرار می گیرد؛ که لازم است همزمان به جهت ارتباط جدی بین خلقت و فطرت(خلقت ویژه انسان) با شریعت(دین) با بررسی آن به اجمال حقوق مرتبط با زن، با ویژگی های تکوینی زن در برابر مرد آشنا شد:
از منظر روانشناسی زن و مرد عموما دارای خصوصیات متمایزی هستند که نقش مکملیت زن و مرد در راستای نظام احسن خلقت، حقیقت پشت پرده این تفاوتهاست افزون بر این که تفاوت های جنسیتی، خود، عامل جذابیت و کشش متقابل دو جنس به سمت هم است همچنان که مردان به زنان مرد صفت و زنان هم به مردان زن صفت تمایل چندانی ندارند!
نکته قابل توجه: این تفاوتها به طور طبیعی و فطری در زنان و مردان ثابت است مگر این که مرد یا زن به جهت نوع تربیت اجتماعی از این ویژگی های فطری خود فاصله بگیرد و همچنین موارد استثنائی در زنان و مردان، بنابراین آن چه از تفاوت های جنسیتی یاد میشود مسائلی است که در عموم مردان و زنان به طور عادی و طبیعی و فطرت اولی یافت می شود. این ویژگی ها عبارت است از:
1. تعقلی/ احساساتی
زن و مرد هر دو در اصل تعقل و داشتن قوه عاقله و احساسات، با هم برابرند اما با این فرق که ضرورت نقش مکملیت اقتضا میکند که زن در استفاده و فعلیت رساندن این دو، احساسات را بیشتر به کار برد و احساسات او بیشتر درگیر مسائل شود؛ بر عکس مرد که او قوه تعقل را بیشتر به کار میبرد و تعقل او بیشتر درگیر مسائل است. که هر دو خوب و لازم و مفید هستند و هر دو در سعادت جامعه بشری و رشد و کمال انسانی لازم و به جاست، اگر شرط انسانیت تعقل است و شرط ورود به دین تعقل، زن و مرد هر دو در این ظرفیت برابرند همچنان که البته دینداری با حب و محبت پایدار است(هل الدین الا الحب) و فرموده خداوند تبارک در سوره آل عمران: «وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَىٰ» به نظر نگارنده اشاره به ظرفیت والای زن در این جهت به عنوان شرط رشد و تعالی اوست که ظرفیت، استعداد زن و شرایط وجودی او بهتر از مرد در عبودیت است! و او می تواند یک قدمجلوتر از مرد در عبودیت باشد!
بر همین مبنا سخت گیری دین در برخورد با مردان در مسائل بسیار جدی تر نسبت به زن است و نسبت به زن منعطف و همراه با نرمی است. با توجه به وجود احساسی، زنان در امر تربیت، آموزش، پرورش، پرستاری و مراقبت موفق تر از مردان هستند.
2. کلی نگر/جزءنگر
از نکات جالب در فهم این حقیقت که چرا اسلام در تحدید نگاه به نامحرم، اول مرد را مورد خطاب قرار داده است؛ چرا که از خصلتهای عموم مردان تفاوت نوع نگاه آنان به زن است که به استعداد بیشتر مرد به انحراف جنسی از طریق نگاه برمیگردد؛ مرد با دیدن جزئیات، امر کلی را انتزاع میکند و حکمی کلی صادر میکند در حالیکه زن چنین نیست. مرد با نگاه به عضوی از بدن زن و با دیدن خصوصیات آن عضو(پرمویی یا کم مویی، سفیدی پوست یا تیرگی آن، نرمی و یا خشونت پوست و…) میتواند آن را به دیگر اعضای بدن تسری داده و تصویری از تمام بدن زن را به ذهن بیآورد درحالی که به طور عادی چنین نیست! نکته جالب این که معمولا مردها با نگاه به دو عضو نمی¬توانند، حکمی کلی صادر کنند که همان اعضایی است که در اسلام زن میتواند آن را به مردان نشان دهد ؛ وجه(صورت) و کفین(دست تا مچ) به اراده الهی این دو عضو متمایز از سایر اعضا نمیتواند حکایت از سایر اعضا داشته باشد چه بسیار افرادی که صورت لاغر اما بدنی چاق یا صورت سفید و بدنی تیره و یا بالعکس صورت تیره اما بدن سفید و… دارند. جزئی نگری زنان برای تربیت فرزند، حمایت عاطفی اطرافیان، رعایت ظرافت های زندگی و اعمال نکات زیبایی شناختی در تدبیر امور خانواده بسیار راهگشاست.
همین جزئی نگری زن و توجه او به لطافتها و ظرافتها نکته مهمی است که او را در خانه داری و تربیت فرزند کارآمدتر و موفق تر از مرد، قرار داده است، ظرفیت و استعداد زن به حدی است که با دقت در نگاه افراد متوجه حالات درونی(غم، شادی، اضطراب و…) ¬شوند و روانشناسانه به تربیت و آموزش افراد بپردازند نکته ای مهم که استفاده بهینه از این ظرفیت میتواند بسیار راهگشا باشد که اسلام نیز هوشمندانه بدان واقف بوده و افراد را به شرایطی سوق میدهد تا از ظرفیت و استعدادهای زن، به بهترین نحو استفاده شود.
3. ریاست طلب/ صلح طلب
از نکات جالب روانشناختی مرد ریاست طلبی اوست، که می توان در بازی های پسران رد پای آن را جست! معمولا پسرها در نقش برتر رقابت دارند و هر یک سعی در اثبات خود دارد اما دخترها این گونه نیستند! در ازدواج هم پسرها معمولا به دنبال دختری هستند که از خودشان قد کوتاهتر باشد و… اسلام بر همین اساس و برای ارضاء این میل در مردان به زنان توصیه میکند که در زندگی خانوادگی مدیریت و ریاست مردان را به رسمیت بشناسند که البته قبول ریاست مرد در بستر تفکر اسلامی به معنای به خدمت گرفتن مرد است چرا که نوعی تشکر عملی از مرد است که در روانشناسی تشکر و قدردانی، خود عامل تقویت انگیزه در مرد است که قرآن کریم نیز بدان اشاره فرموده است:

«بما انفقوا» تعلیل و علت پذیرش قوامیت مرد از سوی زن است در واقع قرآن فرمود مرد چون نفقه می آورد پس تو ای زن به شکرانه این رفتار مرد، او را رئیس خود قرار ده! از نکات جالب روانشناسی قدرت شکرگزاری در جلب طرف مقابل و تشویق او به تکرار مورد تشکر است همچنان که خداوند بی نیاز فرموده:

در واقع خداوند از سنت خود خبر داده و به انسان میآموزد که چنین باشد و هم از قدرت شکرگزاری در جلب نعمت و انرژی مثبت خبر میدهد؛ مرد نیز با قبول نفقه خانواده و نقش حمایتی خانوادهّ با تشکر و قدردانی، عزت نفس مییابد و انگیزه او نیز در این مسیر تقویت میشود و بیش از پیش در خدمت خانواده به ایفای نقش میپردازد!
4. زیباجو / زیبایی¬طلب
از ویژگی های جنسیتی و روانشناختی زن زیبایی طلبی اوست زن دوست دارد زیبا باشد و زیبا دیده شود برخلاف مرد که عاشق زیبایی است و دوست دارد همسر خود را زیبا ببیند و چندان نسبت به زیبایی خود حساس نیست که به زیبایی همسرش حساس است! نکته جالب این که قوامیت در واقع نه تنها مسئولیت نان آوری را از زنان برداشت تا با آرامش بیشتر زندگی کند و از آفات مسئولیت نان آوری و هزینه زندگی آسوده شود؛ بلکه مرد را به خدمت زن وا داشت تا نیازهای او را مطابق شأن او برآورده سازد! بلکه زیبایی طلبی زن نیز که متضمن صرف هزینه است را به دوش مرد نهاد و… مسئول تأمین مایحتاج طبیعی زن است و کوتاهی او در برابر زن، به معنای پاسخ¬گو بودن او در روز قیامت است حتی اگرزن از ثروت سرشار برخوردار باشد اما او همچنان مسئول است نیازهای او را برآورده سازد و ثروت زن، این مسئولیت را از مرد منتفی نمی¬کند در حالیکه زن چنین مسئولیتی را در قبال مرد ندارد و بخشش او فقط اجر در آخرت است!
5. مسئولیت گریز/ مسئولیت پذیر
ویژگی دیگر مرد، مسئولیت گریزی اوست که اسلام برای حفظ خانواده از این آسیب و تعدیل این ویژگی، مرد را به میدان کشانده او را مسئول تأمین نفقه خانواده کرده است همچنان که حضانت را نیز به او سپرد، چرا که در اختلافها و در ادعای بر سر فرزند مرد به جهت روحیه خاص خود میتواند ادعا کند که فرزند، از آنِ او نیست و یا به راحتی مسئولیت فرزند را بر عهده نگیرد در حالی که زن چنین نیست و حتی گاه مسئولیت فرزند دیگران را هم بر عهده میگیرد، او حاضر است با ایثار و گذشتن از حقوق شخصی خود، مسئولیت فرزند را متقبل شود در حالی که نوع مردان چنین نیستند؛ به همین جهت اسلام این مسئولیت را به دوش مردان سپرد تا زن مورد سوء استفاده و آسیب قرار نگیرد و…
بنابراین نکته جالب توجه اسلام به این بُعد از شخصیت مرد هست که مبادا زن مسئولیتشناس، مورد سوء استفاده قرار بگیرد لذا مهریه تعیین کرد تا برای تعامل با یک خانم، هزینه صرف کند، از دریچه خانواده برای پیشنهاد ازدواج وارد شود، پدر به عنوان حامی را در برابر خود ببیند، و… حضانت و مسئولیت نفقه را به مرد سپرد و او را با تهدید به عدل الهی و مسئول بودن در آخرت، در برابر زن، مسئول قرار داد.
6. منزوی/ اجتماعی
مردان معمولا به دنبال خلوت و سکوت و انزوا هستند در حالیکه زنان به دنبال ارتباط و ورود به اجتماع که اسلام برای تعدیل این دو نیرو قوامیت را مطرح نمود تا مرد را وادار کند تا وارد جامعه شود و زن را از افراط در ورود به اجتماع تعدیل دهد و حضور او در خانه بیشتر و جدی تر شود تا از ظرفیت زن در خانواده به نحو احسن استفاده شود و فرزند و همسر در بهترین فرصت زندگی در اولویت زندگی او قرار گیرد تا خانواده با حضور پررنگ مادر، به تکامل و آرامش برسد!

 نظر دهید »

قوامیت مرد در اسلام و ارتباط آن با آرامش خانواده

08 بهمن 1401 توسط رستگار

همانطور که دوستان فرهیخته مطلع هستند مباحث اسلامی برآمده از ویژگی و ساختار خلقتی انسان دارد که رعایت آن میتواند انسان را اولا به زندگی سالم، سعادتمند و اخلاقی و در نتیجه سعادت دنیا و ثانیا به سعادت اخروی برساند.
در واقع آموزه های اسلامی برآمده از داشته ها و ویژگی هایی است که نظام احسن خلقت(یعنی خداوند) در او تدبیر کرده و خداوندی که به او این شرافت و کرامت را عنایت کرد تمامی آموزه های را درساتای تامین این شرف و عزت است و هرگونه کاستی دنیایی را خود او در سرای باقی جبران می کند و …
حقدار بودن کودک نسبت به شیر مادر به جهت وجود کارخانه شیر در سیستم بدنی مادر و به جهت نیاز خاص نوزاد این مادر به شیر است و… اگر مرد را در خانواده حق قوامیت بخشید به جهت ساختار فیزیکی و ساختار وجودی مرد است و اگر مسئولیت نان¬آوری را از دوش زن برداشت به جهت ساختار وجودی اوست و همینگونه حقوق و تکالیفی چون حجاب، نفقه، حضانت و…خلاصه بر خلاف آن چه که تبلیغ شده و نگاه مرد سالارانه به اون میشه، اتفاقا تمهید و تدبیری هست که خداوند به دست زن داده تا به وسیله آن با سیاست و مطابق یافته های روانشناختی مرد را به خدمت خود و خانواده در بیاره!

 نظر دهید »

یا حسین

24 آبان 1392 توسط رستگار

با سلام

در این جهان تا رمق به جان من است              هماره نام حسین بر دل و زبان من است

چه خوانمش که پیغمبر وصف او فرمود          که من از حسینم و حسین از من است

سلام بر سالار، عشق نبی؛ سالار شهیدان، بر ان مطلع معیارهای انسانی که  واژگانی همچون فداکاری، پاکبازی، سرافرازی، جوانمردی و شهادت و شهامت بر قامت، همچون دیگر معصومین(علیهم السلام) برازندگی یافت و… که فضایلشان بی همتاست و در قالب الفاظ نگنجد.

سلام بر وارث فضایل انبیاء الهی (علیهم السلام)، سلام بر وارث صداقت و امانت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله)، سلام بر وارث شجاعت و نجابت حیدر کرار و سلام بر وارث پاکی و دلدادگی فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها). سلام بر سجده های خضوعش، سلام بر قلب پر سوز و دعایش، سلام بر بوسه گاه نبی، سلام بر علی اکبر رعنایش، سلام بر طفل شش ماهه ی غرقه در خونش، سلام بر لبان تشنه و و راس پر خونش، سلام بر سر به نیزه رفته ی قرآن گویش، …و سلام برضریح شش گوشه اش و سلام بر گریه کنان و عاشقان حسین؛ میوه ی باغ نبی ختمی مرتبت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله).

ادامه »

 4 نظر
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

رستگار

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • یا حسین
  • دستور العمل های ناب
  • مواظب قضاوتهایمان باشیم 1
  • حکایتی دیدنی!!!
  • nkdhd fn,k hsvhmdg

Random photo

مواظب قضاوت هایمان باشیم!!! (شماره 1)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس